Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «آنا»
2024-05-01@11:05:00 GMT

راه‌حل برای ویلای‌های بدون برق در ایران

تاریخ انتشار: ۱۴ فروردین ۱۴۰۳ | کد خبر: ۴۰۰۴۸۳۴۹

به گزارش گروه بازار خبرگزاری علم و فناوری آنا، بسیاری از ویلاها و خانه‌های شهرستان‌های اطراف تهران، به‌خصوص دماوند و لواسان به برق دسترسی ندارند و همین امر سبب شده است تا با مشکلات و چالش‌های جدی مواجه شوند. مالکان این املاک مجبور هستند که از روش‌های جایگزین مانند ژنراتور برق، برای تامین انرژی الکتریکی موردنیاز خود استفاده کنند که این روش‌ها نیز دردسرها و هزینه‌های خاص خود را دارد؛ اما راه‌حل مشکل ویلاهای بدون برق در ایران چیست؟ در ادامه با ما همراه باشید تا ابتدا چالش‌های نبود برق در ویلاها را بررسی کنیم و سپس راه‌کارهایی عملی برای رفع آن‌ها ارائه دهیم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

مالکان ویلاهای بدون برق در ایران با چه چالش‌هایی روبه‌رو هستند؟

نبود برق می‌تواند مشکلات و چالش‌های جدی را برای مالکان ویلاها به‌همراه داشته باشد که در این قسمت، دو مورد مهم آن را بررسی خواهیم کرد.

عدم دسترسی به زیرساخت‌های لازم برای برق

یکی از چالش‌های اصلی ویلاهای بدون برق، عدم دسترسی به زیرساخت‌های لازم برای برق است. این زیرساخت‌ها شامل خطوط برق، ترانسفورماتورها و پست‌هایی است که برای برق‌رسانی از شبکه به ویلا، موردنیاز است. در بسیاری از ویلاهای اطراف تهران، این زیرساخت‌ها ممکن است در دسترس نباشند یا شاید خیلی دور باشند که اتصال ویلا به شبکه برق را دشوار و پرهزینه می‌کند. علاوه‌براین، زمین و جغرافیای منطقه نیز می‌تواند یک چالش جدی باشد؛ زیرا ایجاد خطوط برق یا ساخت ایستگاه‌های فرعی در مناطق کوهستانی یا دورافتاده دشوار است. این امر می‌تواند موجب عدم برق‌رسانی به ویلاهای این مناطق شود و آن‌ها را از مزایای فناوری‌های مدرن و امکانات رفاهی متکی بر برق محروم کند.

مشکلات مالی و اقتصادی مالکان ویلای‌های بدون برق

چالش مهم دیگری که ویلاهای بدون برق با آن مواجه هستند، بار مالی و اقتصادی است که بر دوش مالکان گذاشته می‌شود. بدون دسترسی به برق، صاحبان ویلا ممکن است مجبور شوند به منابع انرژی جایگزین مانند ژنراتورها اعتماد کنند که نصب و نگهداری آن‌ها معمولاً پرهزینه است. همچنین شاید مجبور شوند که بر روی بانک‌های باتری و سایر تجهیزات برای ذخیره انرژی سرمایه‌گذاری کنند که این امر بر هزینه آن‌ها می‌افزاید.

علاوه‌براین، کمبود برق می‌تواند استفاده از امکانات و وسایل ضروری برای زندگی روزمره مانند یخچال، واحدهای تهویه مطبوع و بخاری را محدود کند که ممکن است منجر به هزینه‌های اضافی برای تامین سوخت یا تعمیر و نگهداری این وسایل شود و بار مالی زیادی به مالکان ویلا وارد کند.

در نهایت، فقدان برق بر ارزش ملک تاثیر منفی می‌گذارد و برای خریداران بالقوه که انتظار امکانات مدرن و رفاهی را دارند، جذابیت کمتری دارد. مجموع همه این عوامل مشکلات مالی و اقتصادی قابل‌توجهی را برای صاحبان ویلا که به برق دسترسی ندارند، ایجاد می‌کند.

برای حل مشکل ویلاهای بدون برق، چه راه‌کارهایی پیشنهاد می شود؟

راه‌های مختلفی برای حل این مشکل وجود دارد که در ادامه به مهم‌ترین آن‌ها اشاره خواهیم کرد.

توسعه زیرساخت‌های برق در مناطق دورافتاده

راه‌حل سوم برای رفع مشکل ویلاهای بدون برق، توسعه زیرساخت‌های برق در مناطق دورافتاده است که دسترسی به برق، محدود است یا اصلاً وجود ندارد. دولت می‌تواند در ساخت نیروگاه، خطوط انتقال و شبکه‌های توزیع برق سرمایه‌گذاری کند تا پوشش برق را به مناطق محروم گسترش دهد. این امر مستلزم برنامه‌ریزی، طراحی و اجرای دقیق، با در نظر گرفتن چالش‌های خاص آن است.

همچنین سیستم‌های انرژی تجدیدپذیر خارج از شبکه، مانند پنل‌های خورشیدی برای ویلا، توربین‌های بادی یا نیروگاه‌های برق آبی می‌توانند برای تولید برق در مناطق دورافتاده استفاده شوند. علاوه‌براین، دولت باید با شرکت‌های خصوصی متخصص در ارائه و پیاده‌سازی راه حل‌های انرژی تجدیدپذیر برای توسعه فناوری‌های نوآورانه متناسب با نیازهای مناطقی که ویلاهای بدون برق در آن‌جا قرار دارند، مشارکت داشته باشد. با توسعه زیرساخت‌های برق در مناطق دورافتاده، مشکل بسیاری از این ویلاها حل می‌شود و مالکان آن‌ها می‌توانند از امکانات اولیه رفاهی مدرن مانند روشنایی، گرمایش، سرمایش و ارتباطات برخوردار شوند.

اجرای قوانین و مقررات ساخت‌وساز

یکی از راه‌حل‌ها برای رسیدگی به موضوع ویلاهای بدون برق، اجرای قوانین و مقررات سختگیرانه ساخت‌وساز است که اطمینان حاصل کند که تمام ویلاها و خانه‌های جدید، با اتصال به شبکه برق سراسری ساخته می‌شوند. این امر می‌تواند از طریق بازرسی‌های منظم در طول فرآیند ساخت‌و‌ساز و صدور گواهینامه‌های مربوطه پس از اتمام ساخت ویلا که تایید می‌کند ساختمان استانداردهای لازم را دارد، محقق شود.

مقامات محلی باید اطمینان حاصل کنند که تمام ویلاسازی‌های جدید، با قوانین ساختمانی و مقررات مربوط به سیم‌کشی برق، قطع‌کننده مدار و سایر اقدامات ایمنی مطابقت دارند. علاوه‌براین، مالکان ویلاها باید در مورد اهمیت ایمنی الکتریکی و عواقب عدم رعایت آن‌ها آموزش ببینند. با اجرای قوانین و مقررات سختگیرانه ساخت‌وساز، می‌توان اطمینان حاصل کرد که کلیه ویلاها، به شبکه برق سراسری دسترسی دارند و می‌توانند برق موردنیاز خود را به‌راحتی تامین کنند.

ارائه تسهیلات مالی و حمایت‌ دولتی

راه‌کار دیگری که برای حل مشکل ویلاهای بدون برق پیشنهاد می‌شود، ارائه تسهیلات مالی و حمایت دولتی برای تشویق مالکان ویلاها جهت اتصال املاک خود به شبکه برق سراسری است. دولت می‌تواند با ارائه وام‌های کم‌بهره یا کمک‌های بلاعوض به مالکان ویلاها کمک کند تا هزینه‌های مرتبط با اتصال ملک خود به شبکه برق را پوشش دهند. این مشوق‌های مالی می‌تواند افراد بیشتری را ترغیب کند تا در این‌باره اقدام کنند و تعداد ویلاهای بدون برق را کاهش دهد. علاوه‌براین، دولت می‌تواند با سازمان‌های بخش خصوصی برای توسعه طرح‌های پرداخت مقرون‌به‌صرفه برای آن‌هایی که نمی‌توانند هزینه‌های اتصال را بپردازند، همکاری داشته باشد. با ارائه کمک و حمایت مالی دولت، افراد بیشتری می‌توانند ویلای خود را برق‌دار کنند و همین امر سبب افزایش رفاه و کیفیت زندگی این مناطق می‌شود.

 

سخن پایانی

اتصال ویلاهای بدون برق به شبکه سراسری، برای بهبود شرایط زندگی مناطقی که ویلاها در آن قرار دارند و ارتقای توسعه پایدار آن مناطق، بسیار مهم است. راهکارهای موثری مانند اجرای قوانین و مقررات ساخت‌وساز، ارائه تسهیلات مالی و حمایت دولتی و توسعه زیرساخت‌های برق در مناطق دورافتاده، می‌تواند به رفع مشکل ویلاهای بدون برق در اطراف تهران، به‌خصوص دماوند و لواسان کمک کند. با اتخاذ این راه حل‌ها، می‌توان اطمینان حاصل کرد که این ویلاها به امکانات اولیه مدرن دسترسی پیدا می‌کنند، کیفیت زندگی در آن‌ها افزایش می‌یابد و ارزش‌شان بالا می‌رود. علاوه بر این، اتصال ویلاهای بدون برق به شبکه سراسری می‌تواند به کاهش آلودگی ناشی از سوخت‌های فسیلی و ارتقای پایداری زیست‌محیطی کمک کند؛ بنابراین، ضروری است که دولت اجرای راهکارهای موثر برای اتصال ویلاها به شبکه برق را در اولویت قرار دهد و در جهت ریشه‌کنی فقر انرژی در مناطق دورافتاده تلاش کند.

انتهای پیام/

منبع: آنا

کلیدواژه: ویلا ساخت ویلا خرید ویلا طراحی ویلا برق اجرای قوانین و مقررات بدون برق مالکان ویلاها اطمینان حاصل علاوه براین مالکان ویلا شبکه برق ساخت وساز راه حل

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت ana.press دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «آنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۴۰۰۴۸۳۴۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

سینما بدون چهره کارگر ایرانی

این سوال مطرح است چرا از کارگرانی که در کوران انقلاب، اعتصاب‌های سراسری به راه انداختند، داستانی ساخته نشده است؟ چرا از شجاعت و احساس مسئولیت شهدای کارگر که در برابر بمباران‌های دشمن ایستادگی کردند و اجازه توقف اقتصاد کشور را ندادند، چیزی نمی‌بینیم؟ - اخبار رسانه ها -

به گزارش گروه رسانه‌های خبرگزاری تسنیم، روز جهانی کارگر، روز ارزش‌گذاری و احترام به تلاش گروه فعال، زحمتکش و ارجمندی از بدنه اجتماع است که در صف مقدم تلاش برای حفظ استقلال اقتصادی کشور قرار دارند. کارگران، در هر صنف و رشته‌ای چه کارگران صنعتی، چه خدماتی و... تنها برای خود و تأمین معاش‌شان فعالیت نمی‌کنند، بلکه تلاش آنها در نگاهی بزرگ‌تر و کلی‌تر، برای همه جامعه است، آنها هستند که نبض اصلی تولید کشور را در دست دارند و بدون تلاش پیگیر و همواره آنان، نمی‌توان به شعارهایی از جنس جهش تولید دست یافت.

خارج شدن تولید از رکود و ارتقای آن نیازمند اجرایی‌شدن مجموعه‌ای از بایسته‌هاست. بخشی از این بایسته‌ها، البته اقتصادی و مدیریتی است. مسئولان باید برای مهار تورم و افزایش ارزش پول ملی تمهیداتی بیندیشند و در خصوصی‌سازی و واگذاری مراکز اقتصادی و کارخانه‌ها به شکلی عمل کنند که حقوق کارگران، ضایع نشود. با همه اینها، همه چیز اقتصادی نیست. بخش مهمی‌ از این مسأله، فرهنگی هم هست. ممکن است بگویید حقوق عقب افتاده کارگر را چه به فرهنگ؟! مسأله اینجاست که اگر فرهنگ تولید و تولیدگرایی، در سرزمین ما به‌خوبی ریشه کند، تولید و فعالان این بخش ارزش واقعی خود را خواهند یافت و تصویر کلی جامعه به سمتی خواهد رفت که یک تلاشگر در یک کارخانه، یک کارگر دلسوز و حرفه‌ای و یک کارفرمای حق‌گزار را به چشم سربازانی در میدان پیشرفت ملی خواهند دید و این گونه است که دیگر به‌راحتی نمی‌شود حقوق کارگر را به عقب انداخت و حق‌شان را خورد. بخشی از این فرهنگ‌سازی را باید هنرمندان کشور به‌دست بگیرند.
 
احتیاط در گفتن از کارگران
واقعیت این است که ادبیات کارگری در کشور ما دارای پیشینه‌ای قابل بررسی است. آثار نویسندگانی چون احمد محمود، علی‌اشرف درویشیان و محمد‌علی گودینی در این زمینه ارزش‌های ادبی و هنری دارد اما این شاخه از ادبیات داستانی ما خیلی زود زیر سایه ادبیات داستانی زبان‌گرا و نیز داستان‌های آپارتمانی رنگ باخت. از سوی دیگر سینمای ایران از همان نخست، چنان دور از فضای واقعی اجتماع بود که در پیش از انقلاب، کلاه مخملی‌ها در آن، چهره پررنگ بودند و در بعد از انقلاب هم بعد از چندین سال دوباره سینمای ما به گنده لات‌های قمه‌کش رجوع کرده است. در چنین سینمایی همیشه کارگر، نادیده گرفته شده است؛ البته از این مسأله هم نباید گذشت که بخشی از نادیده گرفتن فضاهای کار و کارگری در سینما و ادبیات ایران، کژکارکرد ادبیات مارکسیستی است. ادبیات و هنر چپ که تحت تأثیر ادعاهای مارکسیسم، خود را ناجی کارگران و زمینه‌ساز ظهور انقلاب‌های کارگری محتوم در جهان می‌دانست، تا توانست از نام کارگر استفاده کرد. این‌که کارگران در جوامع کمونیستی همچنان همان موجودات استثمار شده پیشین بودند، بدون این‌که امیدی به آزادی بیان و رفاه اجتماعی داشته باشند. سینماگران و ادیبان ایرانی از بیم این‌که به مارکسیسم متهم شوند، در نزدیک‌شدن به مسأله کارگران با احتیاط بسیار عمل کردند. 
 
کارگر در سینمای ایران، بی‌چهره است
در سینمای بعد از انقلاب، با وجود این‌که کارگران خود از قشرهایی بودند که از نخست، همدل و همپای انقلاب بودند و در دوران سخت مبارزه با پیوستن به اعتصابات سراسری در فلج کردن نظام شاهنشاهی نقشی پیشرو داشتند، این کم‌اعتنایی به کارگران ادامه داشت. شاید با قدرت گرفتن چپ‌های اسلامی‌ در دوره‌هایی از حیات جمهوری اسلامی، انتظار این بود که ادبیات و فرهنگ کارگری جانی بگیرد اما در همین دوره‌ها هم تکنوکرات‌های راستگرا بخش مهمی‌ از قدرت را به‌دست گرفتند و فرهنگ و هنر در دوران استیلای آنان بیشتر به سمت فضایی رفت که آنان به‌دنبال آن بودند، فضایی که در آن تولید و کارگر و چیزهایی از این دست اولویتی نداشتند. نتیجه این غفلت طولانی در پرداختن به کارگران در سینمای ایران، این شده است که در سینمای ایران ما قهرمان یا چهره برجسته‌ای که کارگر باشد، نداریم. کارگران در سینمای ایران نه‌فقط مورد توجه نبوده‌اند، اصولا بی‌چهره‌اند. همین الان اگر بخواهید چهره‌های سینمایی برجسته در حوزه‌های مختلف را در ذهن مجسم کنید، نمونه‌هایی به ذهن‌تان می‌آید. مثلا چند کارمند شاخص، پزشک شاخص، نظامی‌ شاخص و... اما یک شخصیت سینمایی شاخص که کارگر باشد به ذهن نمی‌آید. کارگران در سینما همیشه حاشیه بوده‌اند و به همین دلیل برجسته نشده‌اند و تصویری از آنها در ذهن نمانده است. 
 
کارگری که هست، کارگری که دیده می‌شود
فهرستی از فیلم‌هایی را که شخصیت اصلی آنها کارگر بوده است، مرور کنیم: «جنگ جهانی سوم» هومن سیدی،«روسری آبی»، «زیر پوست شهر» و «قصه‌ها» رخشان بنی‌اعتماد، «اینجا بدون من» بهرام توکلی، «کارگر ساده نیازمندیم» و «زندگی جای دیگری است» منوچهر‌ هادی، «زندگی ادامه دارد» عباس کیارستمی، «بادکنک سفید» جعفر پناهی، «جمعه» حسن یکتاپناه، «زمانی برای مستی اسب‌ها» بهمن قبادی، «آبادانی‌ها» کیانوش عیاری، «دان» ابوالفضل جلیلی، «آتشکار» و «خواب تلخ» محسن امیریوسفی، «چندکیلو خرما برای مراسم تدفین» سامان سالور، «چند می‌گیری گریه کنی» شاهد احمدلو، «چهارشنبه‌سوری» و«جدایی نادر از سیمین» اصغر فرهادی، «باد در علفزار می‌پیچد» خسرو معصومی، «تنها دوبار زندگی می‌کنیم» بهنام بهزادی، «محیا» اکبر خواجویی، «هیچ»، «استراحت مطلق» و «بیست» رضا کاهانی، «کیفر» حسن فتحی، «دیگری» مهدی رحمانی، «لطفا مزاحم نشوید» محسن عبدالوهاب، «آقا یوسف» علی رفیعی، «آلزایمر» احمدرضا معتمدی، «شیفت شب» و «سوت پایان» نیکی کریمی، «گزارش یک جشن» ابراهیم حاتمی‌کیا، «مرگ کسب و کار من است»، «مردی که اسب شد»  و «همه چیز برای فروش» امیرحسین ثقفی، «جیب‌بر خیابان جنوبی» سیاوش اسعدی، «حوض نقاشی» مازیار میری، «چندمتر مکعب عشق» جمشید محمودی،  «ارسال یک آگهی تسلیت برای روزنامه» ابراهیم ابراهیمیان، «انتهای خیابان هشتم» علیرضا امینی، «پنج‌ستاره» مهشید افشارزاده، «خداحافظی طولانی» فرزاد موتمن، «چهارشنبه 19 اردیبهشت» وحید جلیلوند، «ابد و یک روز» و «برادران لیلا» سعید روستایی، «سینما نیمکت» محمدرضا رحمانیان، «برادرم خسرو» احسان بیگری، «به یک کارگر ساده نیازمندیم» پدرام کرمی‌ و... .

معادل‌سازی کارگر و فقر
در اغلب این فیلم‌ها، کارگران موضوع فیلم شده‌اند تا وضعیت اقتصادی وخیم، شوربختی و بی‌پولی‌شان به‌تصویر درآید. در بیشتر فیلم‌های سینمای ایران، کارگری و فقر معادل هم قرار گرفته‌اند و در نتیجه این فقر است که آنها گاه دست به کارهایی می‌زنند که برای‌شان دردسرساز است. کارگر در بیشتر فیلم‌های ایرانی، به‌خاطر شرافتش در انجام دقیق و درست کارش با وجود کم بودن حقوق و مزایایش تصویر نشده است.  البته که وضعیت اقتصادی بسیاری از کارگران ما قابل قبول نیست اما اگر سینمای ایران چشمش را روی این قشر شریف بهتر می‌گشود، سوژه‌های تازه و جذابی در زندگی همین قشر می‌دید. 

چرا این کارگران را ندیدید؟
این سؤال مطرح است که چرا داستانی از کارگرانی که در کوران انقلاب، اعتصاب‌های سراسری را به راه انداختند، ساخته نشده است؟ چرا از شجاعت و احساس مسئولیت شهدای کارگر که در برابر بمباران‌های دشمن ایستادگی کردند اما اجازه توقف اقتصاد کشور را ندادند، چیزی نمی‌بینیم؟ (نیاز به توضیح نیست که فیلم‌هایی مانند پالایشگاه را دچار ضعف مفرطند، محسوب نکرده‌ایم)، کارگرانی که با هوشمندی و خلاقیت، دستگاه‌های از رده خارج را نوسازی کردند یا با اختراعات و ابتکارات خود، به افزایش بهره‌وری و رشد اقتصادی کشور کمک کردند، ارزش توجه نداشتند؟ سینمای ایران باید این غفلت تاریخی را جبران کند و دوباره در تعریف و توجه خود از جامعه کارگری تجدید‌نظر کند. 

مسیری که برگشت
سینمای انقلاب اسلامی در سال‌های نخست حرکت خود، چشم بینایی درباره قشرهای مختلف اجتماعی داشت و با شکار داستان‌هایی از دل جامعه،سعی می‌کردچتری فراگیربرای همه اقشاراجتماعی داشته باشد.این امر از یک سو به وسعت نگاه و اطلاعات فیلمسازان برمی‌گشت و از دیگر سو به شرایط اجتماعی که درآن سهیم بودن همه اقشار واصناف برای سرپا نگه داشتن کشور در گرماگرم نبردی سخت و جنگی تحمیلی مشخص بود.ساخت فیلم‌هایی همچون «شیلات» به کارگردانی رضا میرلوحی و نویسندگی محمد بلیش مازندارانی، محصول سال 1362 با بازی ماندگارزنده یاد داوودرشیدی درباره کارگران شیلات وهمچنین«ترن» به نویسندگی و کارگردانی امیر قویدل محصول سال1366بابازی فرامرز قریبیان وخسرو شکیبایی درباره کارگران خط آهن، نمونه‌هایی از این دست فیلم‌هاست. هردو فیلم که با وجود گذشت چهار دهه از ساخت‌شان هر دو دیدنی و سرپاست، به نقش مستقیم و مهم کارگران در انقلاب توجه دارند، فیلم‌هایی که همچنان هم به لحاظ قصه وکشش داستانی مخاطبان رابه دنبال خود می‌کشانند، هم داستان‌هایی کاملا ایرانی وبومی دارند وهم البته به نقش مهم وسازنده کارگران گمنامی می‌پردازند که درمسیرپیشبرد اهداف انقلاب مؤثر بوده‌اند. این مسیر درسال‌های دهه70، ادامه نیافت وسینمای ایران به مسیری دیگر افتاد وفیلم‌هایی چون ترن و شیلات، فقط در خاطره تصویری مردم ما قرار دارند. 

منبع: جام‌جم آنلاین

انتهای پیام/

دیگر خبرها

  • رسوایی بی بی سی درباره نیکا شاکرمی وارد فاز جدید شد!
  • (ویدیو) امکان تماس تصویری بدون نیاز به اینترنت در ایران!
  • پهپاد جدید ایران؛ «هیرو» یا «لانست»؟
  • گفت و شنود/ نیگه دار!
  • سینما بدون چهره کارگر ایرانی
  • دستگیری سارقان باغ ویلاها و کابل‌های برق در طرقبه شاندیز
  • پیروزی بدون جنگ
  • نحوه ساخت آسان یک قفل با میلگرد (فیلم)
  • دستگیری متهمان به ۲۹ فقره سرقت کابل‌های برق و ویلاها در طرقبه شاندیز
  • آب انبه کاملاً تازه بدون دخالت دست (فیلم)